نقد مدعیان دروغین مهدویت و فرقه های ضاله

نقد تخصصی مدعیان دروغین مهدویت

نقد مدعیان دروغین مهدویت و فرقه های ضاله

نقد تخصصی مدعیان دروغین مهدویت

طبقه بندی موضوعی

بسم الله الرحمن الرحیم
أللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم و أهلک أعدائهم و منکری فضائلهم أجمعین من الان الی لقاء یوم الدین   

یکی دیگر از انحرافاتی که در جریان و مکتب انحرافی منصور هاشمی باید بیان شود اینکه است که منصور هاشمی در کتاب خود اینچنین مینویسد:«
«بنا بر آنچه از تاریخ ثابت است، پیشوایان اهل بیت، انسانهایی دانا و وارسته بوده اند که در ظاهر با دیگران تفاوتی نداشته اند و مدّعی معجزه و علم به غیب نبوده اند.»

 کتاب بازگشت به اسلام، ص91

و میبینیم که علم غیب و  معجزه را از معصومین نفی میکند!!!

حالا سؤال ما اینست که منظور تو از این حرف چیست ⁉️⁉️
از کدام تاریخ حرف میزنی پتاریخی که میگویی چیست ⁉️
غیر اینست که صدها معجزه از پیامبر و ائمه در کتب شیعه و سنی هست
نمونه ای از معجزات ائمه در کتب اهل سنت

... محمد بن یونس أبو العباس الحارثی القرشی نا عبد العزیز بن الخطاب نا جریر عن الاعمش قال خری رجل على قبر الحسن فجن فجعل ینبح کما تنبح الکلاب قال فمات فسمع من قبره یعوی ویصیح
تاریخ دمشق لابن عساکر  ج13  ص305
مردی روی قبر امام حسن ع نجاست کرده دیوانه شده ...وشروع کرده به پارس کردن عین سگها ومرد واز قبرش صدای پارس کردن میومد
روایت بعدی

وأما علی کرم الله وجهه فیروی أن واحداً من محبیه سرق وکان عبداً أسود فأتى به إلى علی فقال له : أسرقت ؟ قال نعم . فقطع یده فانصرف من عند علی علیه السلام فلقیه سلمان الفارسی وابن الکرا ، فقال ابن الکرا : من قطع یدک فقال أمیر المؤمنین ویعسوب المسلمین وختن الرسول وزوج البتول فقال قطع یدک وتمدحه ؟ فقال : ولم لا أمدحه وقد قطع یدی بحق وخلصنی من النارا فسمع سلمان ذلک فأخبر به علیاً فدعا الأسود ووضع یده على ساعده وغطاه بمندیل ودعا بدعوات فسمعنا صوتاً من السماء ارفع / الرداء عن الید فرفعناه فإذا الید قد برأت بإذن الله تعالى وجمیل صنعه .

اما علی علیه السلام . روایت شده است که یکی از دوست‌داران آن حضرت که بنده سیاه پوستی بود، دزدی کرد . او را نزد امیرمؤمنان علیه السلام آوردند. از او سؤال کرد که آیا دزدی کرده‌ای؟ گفت: بله . پس دست او را قطع کرد. آن غلام سیاه در هنگام بازگشت از نزد آن حضرت با سلمان و ابن الکرا رو در رو شد. ابن الکرا سؤال کرد: چه کسی دست تو را قطع کرده است؟ گفت: امیرمؤمنان، یعسوب مسلمانان، داماد رسول خدا و همسر بتول . ابن الکرا گفت: او دستت را قطع کرده و تو او را این چنین ستایش می‌کنی؟ در جواب گفت: چرا او را نستایم ؛ در حالی که دستم را به حق بریده و مرا از آتش جهنم نجات داده است. سلمان که سخنان او را شنیده بود، آن را با امیرمؤمنان علیه السلام در میان گذاشت. آن حضرت ، غلام سیاه را خواست، دست خود را روی ساعدش گذاشت، آن را با دستمالی پوشاند و دعاهایی خواند.
راوی می‌گوید: از آسمان صدایی شنیدم که می‌گفت: رداء را از روی دست او بردارید. وقتی برداشتیم، دست او به اذن خدای تعالی و خالق زیبایی‌ها، خوب شده بود.
  التفسیر الکبیر  ج ۲۱   ص ۸۹ ۹۰
و اما در شیعه و حکم معجزه 

... عن الباقر محمد بن علی بن الحسین ابن علی بن أبی طالب، عن الزکی زین العابدین علی بن الحسین بن علی ابن أبی طالب، عن البر الحسین بن علی بن أبی طالب، عن المرتضى أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، عن المصطفى محمد الأمین سید المرسلین الأولین والآخرین - صلى الله علیه وآله - أنه قال لعلی بن أبی طالب: یا أبا الحسن کلم الشمس فإنها تکلمک.
قال علی - علیه السلام -: السلام علیک أیتها العبد الصالح المطیع لله تعالى، فقالت الشمس: وعلیک السلام یا أمیر المؤمنین وإمام المتقین وقائد الغر المحجلین، یا علی أنت وشیعتک فی الجنة، 
مدینة المعاجز جلد اول باب تکلم خورشید 

 پیامبر فرمودند به امیر المؤمنین یا علی به خورشید صحبت کن و ایشان به خورشید فرموند سلام برتو ای عبد صالح و مطیع خدا و  خورشید جواب داد و برتو سلام ای امیر المؤمنین و امام پرهیزگاران... 


 عنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَیِّ عِلَّةٍ أَعْطَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَعْطَاکُمُ الْمُعْجِزَةَ فَقَالَ لِیَکُونَ دَلِیلًا عَلَى صِدْقِ مَنْ أَتَى بِهِ وَ الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَا یُعْطِیهَا إِلَّا أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ کَذِبِ الْکَاذِبِ.

از ابو بصیر که گفت عرضکردم بحضرت صادق علیه السّلام بچه جهت و علتى خداوند بانبیاء و رسل و شما ائمه معجزه‏ عطا نموده؟! فرمود: براى آنکه دلیل بر صدق و راستى گفتار ایشان باشد، و معجزه علامت و نشانه‏ایست که خداوند عطا نمیفرماید مگر بانبیاء و رسل و حجج خود، تا شناخته گردد و تمیز داده شود درستى گفتار راستگو و دروغ دروغگو (که بدروغ پیغمبرى و یا امامت میکند) .

علل الشرائع جلد اول صفحه 122


الفضل بن شاذان فی کتاب إثبات الرجعة حدثنا أحمد بن محمّد بن أبی نصر عن حماد بن عیسى عن عبد اللّه بن أبی یعفور قال: قال أبو عبد اللّه جعفر بن محمّد علیه السّلام: ما من معجزة من معجزات الأنبیاء و الأوصیاء إلا و یظهر اللّه تبارک و تعالى مثلها فی ید قائمنا لإتمام الحجة على الأعداء

  از امام صادق علیه السلام فرمودند : هیچ معجزه ای از معجزات انبیاء و اوصیاء نیست مگر انکه  خداوند تبارک و تعالی شبیه آن معجزه را به دست قائم ما ظاهر میسازد . تا اتمام حجتی بر دشمنان حضرت باشد. 

کتاب اثبات الهداة جلد 5 صفحه 328

و جالب تر انجاست که میگه هرکس قبول کنه ایشان معجزه داشتند آدم غالی است ‼️‼️

 

اما اتباع وی برای تصحیح مطالب پیشوای خود دست به توجیهات بی اساس زده ومطالبی رادر جواب به این نقد ارائه داده اند.
ایشان مدعی شده اندکه منصورهاشمی منظورش ازادعای معجزه نفی معجزه نبوده است بلکه نص صریح را اولویت شمرده است.
 در پاسخ به این بخش توجیه باید گفت که
وإذا سمِعوا اللَّغو أَعرَضوا عَنه وقالوا لنا أَعمالُنا ولکُم أَعمالکم سلامٌ عَلیکُم لا نَبتَغی الجَاهلین [قصص 55]و چون سخن لغوى بشنوند،از آن اعراض کنندوگویند: کردارهاى ما از آن ما و کردارهاى شما از آن شما. به سلامت بمانید. ما خواستارجاهلان نیستیم.و چه خوب گفته خداوند متعال در مورد این چنین کلمات لغو و بیهوده که برای درست کردن کلام پیشوای خود بدان متمسک شده اید.

این که مخالفین خودرا نسبت تجاهل دهیدکار شایسته ای نیست زمانی که خود در نهایت جهل هستید و در این منجلاب دست وپا میزنید
 این مطالبی که ازمنصور در باب #منصور_هاشمی بیان شدو ارجاع دادیم به کتاب وی،در قسمتی از کتاب بود که حتی ازاسم موضوع آن میتوان به مقصود نویسنده پی برد؛ منصور هاشمی در کتاب بازگشت به اسلام در صفحه 90 در بخش«خرافه گرایی در مسلمانان اهل تشیع»دست به قلم شده و اکاذیبی را به شیعیان و نیز علمای متقدم شیعه نسبت میدهد،وی میگوید که:
اهل تشیع،تحت تأثیر اوهام آنان(تصوف)،پیشوایان خودرانیمه خدایانی تصور کرده اند که هاله‌ای از نور به گرد سرهای آنان است ومردگان رازنده میکنندوبیماران را شفامیدهند وحوائج را برآورده میسازند و ازهر چه دردل هاست آگاهی دارند.و این رایک خرافه میداندوشیعیان را بخاطر این کارمتهم کرده ودست به نقد میزند‼️
با این وصف که منصور نسبت به شیعیان و نیز ائمه اطهار علیهم السلام دارد،آیا عقیده وی نسبت به معجزه چیست ⁉️
کسی که این چنین اوصاف را قبول نداردبه حتم قرآن را قبول ندارد و جهل خودرا نمایان کرده است.
وی در تتمه این بخش میگوید که: ... جای دلایل عقلی و شرعی، از او #معجزه میطلبند و به جای قول أحسن، از او توقع کرامت دارند،آن هم به صورتی که از هر #فال_بین دوره گرد یا #جادوگر تازه کاری ساخته است‼️‼️
آری و اینست جهلی که در آن گرفتار شده اید
چراکه اگر ذره علمی به معنای معجزه داشتید هرگز چنین حرفی نمیزدید... 
فلذا مشخص شدکه #منصور_هاشمی نه تنها معجزه راقبول نداردبلکه آنرا مسخره کرده وآنرا به عقاید تصوف نسبت میدهد.
در بخش بعداتباع وی ادعا میکنندکه او در بخش «طریقه شناخت مهدی برای مردم» 
یکی ازراه های شناخت امام زمان عج را معجزه دانسته است ‼️‼️
بایدگفت: کسی که این چنین تهمت هایی به شیعه زده و ذره علمی به اصالت معجزه نداردحال چطور معجزه را راه شناخت اعلام کرده است؟
وی که مدعی بودمعجزه را هرفال گیر دوره گرد معمولی و یک جادوگر تازه کار میتواند انجام دهد‼️حال چه شده است که طریق شناخت امام زمان عج شده است معجزه
بلی! واین همان جهلی بودکه در آن دست و پا میزنیدچرا که منصور در این بخش دقیقا همان تهمت هایی که به شیعه زده بود را از مثال های معجزه نام میبرد وی گفته است که:.. غیر او(مهدی)قادر به انجام آن نیست وازاین جهت،انتصاب آورنده ی
آن ازجانب خداوندرا اثبات میکند؛مانندبدل کردن عصابه اژدهاو #زنده_کردن_مرده ی پوسیده و شفا دادن امراض بیدرمان و بیرون آوردن حیوان ازصخره وجوشاندن آب ازمیان انگشتان و خبر دادن کامل از آینده
بازگشت به اسلام 243
و این نه زیاده توضیح بل تناقضی فاحش است که #مدعیان_دروغین بدان گرفتار شده اند. ♦️
و چه زیبا گفته است خداوند متعال
أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر اللَّه لوجدوا فیه اختلافا کثیرا[نساء 82]آیادرقرآن نمى‌اندیشند؟هرگاه از سوى دیگرى جزخدامى‌بود درآن اختلافى بسیارمى‌یافتند.

هرچیزی که از غیرخداوند باشداختلافات زیادی در آن هست و این #تناقض یکی ازآن موارداست
در نتیجه منصور نه تنها منکر معجزات بوده بلکه علم به معجزه و حتی مطالب خود نداشته و دچار تناقض شده است، واتباع او نیز برای دفاع از او قدمی برعلیه او برداشتندواین وعده ای است برای کسانیکه به دشمنی با اسلام برخاسته اند.
بدانیدکه«إن فی ذلک لعبرة لاولی الأبصار»(آل عمران 13)
در این عبرتی است برای صاحبنظران
عاقلان را اشارتی باشد

 

سید بحرالعلوم الحسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی